سلام؛ من آرمان زارع هستم.
من از سال 1393، وقتی که حدود 19 سالم بود، سعی کردم که درآمدی کسب کنم و به استقلال مالی برسم. تقریبا هرکاری که جلو راهم بود را امتحان کردم. از باریستایی بگیر تا فروش قاب در و پنجره! اما در نهایت رسیدم به تولید محتوا و متوجه شدم در حوزه تولید و طراحی محتواهای هدفمند تبلیغاتی میتوانم ایدههای خوبی داشته باشم. بواسطه نوع نوشتن وبلاگها و نحوه طراحی عناصر بصری، خیلی زود توانستم با شرکتهای بزرگی کار کنم و افتخار همکاری با برندهایی مثل سیتروئن، میتسوبیشی، صنایع پمپ آبارا، زعفران سحرخیز و... را داشتم؛ اما هیچ وقت شخصیت خودم را در کارهای کوچک ندیدم، بلکه همیشه دوست داشتم خودم شروع کنند یک موج جدید باشم.
نییدمگ و مسیری که طی کرد.
در یک کافه کوچک در شهر تهران نشسته بودم و مجلهای آنجا بود که ایرانی نبود. نگاهی به مجله انداختم و ناگهان تمام وجودم دوست داشت که یک مجله داشته باشم. همان زمان موزیکی پخش میشد از TroyBoy که باعث شد اسم مجله مد نظرم را نیید (need) انتخاب کنم. ایده زیادی برای محتوای مجله نداشتم، حتی آگاهی و دانش زیادی در مورد اینکه چطور باید از این مسیر درآمدزایی کرد هم نداشتم! اما یک چیزی در وجود من بود که باید هر طور که شده این مسیر را امتحان کنم. بدنبال این رفتم که چطور میشود یک مجله چاپ کرد و آن را در سراسر یک شهر یا حتی کل ایران پخش کرد. خیلی زود متوجه شدم برای اینکه بتوانم یک مجله حدود 100 صفحه ای را به زیر دستگاه چاپ ببرم و آن را پخش کنم باید حداقل 12 میلیون تومان داشته باشم. این در حالی بود که در سال 1395 من یک دانشجو بودم با ماهی 2 میلیون 800 هزار تومان حقوق ماهیانه و هیچ راهی برای بدست اوردن این مبلغ نداشتم. مدتها گذشت و متوجه شدم که میتوانم ایده خودم را بدون داشتن سرمایه اولیه در فضای مجازی اینستاگرام اجرا کنم و در سال 1396 مجله نیید یا همان نییدمگ (needmag) را در اینستاگرام راه اندازی کردم.
ایجاد یک تغییر بزرگ
سالها نییدمگ را با تولید محتوا و بدون تبلیغ رشد دادم و درآمد نییدمگ هم از طریق تبلیغات بیشتر و بیشتر میشد، اما برای من کافی نبود! من رویاهای بزرگی داشتم پس باید تغییرات بزرگی ایجاد کنم. کم کم از طریق نییدمگ به شبکههای قدرتمند تبلیغاتی وصل شدم و کم کم با مشتریان این شبکهها ارتباط گرفتم. مهمترین مشتریان این خدمات تبلیغات گسترده و گران، بازرگانها یا تولیدکنندگان نبودند، بلکه مدرسان بودند. بسیاری از مدرسان نوین اینستاگرامی درآمدهای نجومی قابل توجهی داشتند؛ درآمدهایی که شاید یک تولیدکننده در کشور نتواند حتی آن را تصور کند. برای همین هرطور که شد تدریس و مهارت انتقال اطلاعات را فرا گرفتم و شروع کردم به فروش دورههای آموزشی! اما باز هم برای من تغییر بزرگی نبود!
پرورش مدرسان با استعداد
در سال 1400 تصمیم گرفتم بجای اینکه یک مدرس باشم، کمک کنم تا مدرسان با استعداد و حرفهای در دنیای مدرن امروز رشد کنند؛ زیرا میدیدم که بسیاری از افرادی که در جامعه امروز به عنوان مدرس معرفی میشوند، افرادی هستند که فقط بواسطه تبلیغات دروغین رشد کردهاند و از نظر اطلاعاتی در سطح بسیار پایینی قرار دارند. از همین رو شروع کردم به مطالعه و گذراندن دورههای آموزشی ایرانی و خارجی در خصوص پرورش مدرسان نوین. خیلی زود توانستم بیش از 10 نفر را زیر چتر خدمات مشاوره خودم به مدرسین حرفهای تبدیل کنم تا بتوانند با بهرهگیری از دانش و تخصصی که فرا گرفتهاند به درآمدهای چند صد میلیون تومانی برسند. امروز هم در همین راستا در حال ارائه خدمات و محصولات نوین هستم، اما نه با برند نییدمگ، بلکه با برند شخصی خودم آرمان زارع.